هدایای جشن ۱۰۰۰ روزگی
هدایای جشن ۱۰۰۰ روزگی جشن کوچولوی ما، برات کلی هدیه داشت و تازه اولین باری هم بود که واسه باز کردن هدیه هات کلی ذوق داشتی.
مامانی مریم و بابایی برات یک کفش خوشگل خریده بودن از برند مورد علاقه مامانی که به عشق شما مشتری پر و پا قرصشون شده و تا وقت پیدا میکنه با د‌وستش میره برات خرید میکنه.
البته مامانی مریم وقتی اومد عیدی هم برات آورده بود چون با شرایطی که پیش اومده بود نمی شد بریم عید دیدنی خونه بابایی و مامانی.
عیدی مامانی برات یک ست بلوز و شلوارک زیبا بود و البته مثل هرسال مامانی از طرف بابایی به هممون برکت تو کیف پولامونو و یک پیراهن خوشگل هم برای شما عیدی داد.
الهی که همیشه تنشون سلامت باشه که همیشه مایه آرامش ما هستن و پناهمون.
عزیز فریده هم دوست داشت برات هدیه بخره اما به خاطر این شرایط نمی شد بیرون بره ، عزیز هم همون شب هم عیدی بهم داد و هم هدیه جشنتو.
الهی همیشه سلامت باشه که حضورش برامون خیلی با ارزشه.
خاله سارا و عمو احمدم برات یک ست سویشرت و شلوار هدیه خریده بودن.
خاله سارا و عمو احمد بی نظیرن.
میدونم هیچ‌وقت نمیتونم محبتهاشونو در حق خودم و شما گل پسرم جبران کنم اما هر روز از خدا میخوام که خیر و برکت و سلامتی و سعادت در لحظه لحظه زندگیشون جاری بشه.
آبجی غزل مهربون هم که پایه همه قرطی بازیهای شماست واسه عطر خریده بود.
الهی خوشبخت باشه که عشق مامان ساناز و سورناست این غزل خانم.
عمه مریم و عمو امیر و آرمان جون و آرمین جون هم بهت هدیه دادن الهی همیشه شاد و سلامت باشن که با حضورشون خوشحالمون کردن.
و اما هدیه مامان و بابا هم برات یک ساعت مچی بود که به سلیقه خودت خریداری شده بود.
و البته اینم عیدی که بابا مسعود اصرار داره همیشه باید از لای قرآن برش داری.
الهی که همیشه لبات بخنده عزیزترینم.الهی همیشه جسم و روحت سلامت باشه و من و بابا به وجود پر مهر و نازنینت افتخار کنیم.
ان شالله ۱۰۰ ساله بشی پسرم.
الهی عاقبتت خیر باشه و خوشبختی در لحظه لحظه هات جاری.
