یلدای 99
یلدای 99 خیلی غریبانه بود برای ما یک وعده اصلی و اساسیش حذف شده بود
مایی که عادت داشتیم دو سه تا شب یلدا داشته باشیم امسال رو با یک یلدا گذروندیم.
این روزها هم میگذره و دوباره روزایی میرسه که عزیزانمونو محکم در آغوش بگیریم و ساعت ها کنارشون بدون استرس بنشینیم و درد و دل کنیم.
این یلدا هم گذشت به خوش و کنار عزیزانمون، گذشت با دلتنگی همه کسایی که دوسشون داریم و داره یکسال میشه ندیدنشون، گذشت با خاطراتی که همیشه شب چله ها میاد سراغ آدم.
این روزها خیلی شلوغم یکسری کارهای عقب افتاده و یکسری کارهای جدید که باید سریع به روزشون کنم و یک لیست بلند بالا آماده برنامه.
اما از نوشتن خاطراتت غافل نشدم همه رو نوشتم تا سر فرصت ادیت کنم و از چکنویس درش بیارم.
دیشب با هدیه های یلداییت کلی خوشحال شدی.
تنت سلامت پسرم.
تنمون سلامت.
الهی همیشه جمعمون کنار هم شاد و خوش باشه.