سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

تیرماه خوب

1397/4/16 19:10
نویسنده : مامان ساناز
198 بازدید
اشتراک گذاری

بله با تولد پسر ناز من تابستان هم شروع شد. 

سفر یزد که بودیم بابا مسعود گفت خیلی دلم میخواهد با بچه ها یه مسافرت خارجی یا کیش بریم و وقتی از سفر برگشتیم عمو محمد بهش گفته بود که با عمه قرار گذاشتن که برن کیش و ماهم اگه تونستیم باهاشون بریم. بابا مسعود هم که کلی خوشحال بود که آرزوش برآورده شده و قرار شد تایمشون که مشخص شد به ما هم بگن. اما چون برنامه سفرشون رو از روز سه شنبه گذاشتن تا شنبه. بابا مسعود گفت ما نمی تونیم اون روز بریم و برای مابلیط نگیرن قرار گذاشتیم چهارشنبه بریم و جمعه هم برگردیم اما چون کنسرت الیاس (خواننده ترکیه ای) در جزیره برگزار می شد هرچه به روزهای آخر نزدیک شدیم قیمتها الکی رفت بالا که واقعا ارزششو نداشت. بابا هم گفت حالا که جور نشد بریم همینجا حسابی خوش بگذرونیم.

چهارشنبه بابا نذاشت شام درست کنم و گفت غذا از بیرون میگیرم، مسافرتم بودیم همین بود دیگه، برای پنجشنبه هم مامان با خاله سما قرار داشت، خاله سما یکی از بهترین دوستای مامانه که همیشه دیدنش حال مامانو خوب می کنه. برای ناهار خاله سما اومد پیشمون و تا عصری حسابی بهمون خوش گذشت.

برای شام هم بابا جگر خرید و برامون درست کرد.

جمعه هم برنامه برج میلاد گذاشت، هر سال سالگرد ازدواج می گفتیم بریم برج میلاد یه چیزی می شد که جور نمیشد.خلاصه دیدیم بهترین موقعیته، به اتفاق غزل و بابا و سورنا خان جان رفتیم برج میلاد و اینکه سورنا چه کرد با رستوران گردان برج خدا داند و پرسنل رستوران و قلبهای آکنده از غمشان!

مرسی بابا مسعود که انقدر مهربونی.

اینم از روزهای خوب تیر که به یمن حضور تو گل پسرم، بهترین ماه خداست برای من و بابا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)