سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

مادرانه* عیار آدمها

1399/6/25 12:37
نویسنده : مامان ساناز
87 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای سخت ممیزی سال 99 هم گذشت، با اینکه ممیزی امسال از نوع ریموت بود و احساس میکردیم سبکتر و راحتتر برگزار بشه ولی بدترین ممیزی 11 سال کاریم بود، یک تیم ممیزی فوق عقده ای و بدون دانش که فقط با دیدن مدارک و گوگل کردن موضوعات داستان بهم میبافتن و ... بگذریم به هرحال هرچی بود گذشت و خداروشکر سخترین قسمت کار که تو حوزه فعالیت مامان ساناز بود و اخذ استاندارد جدید، انجام شد و افتخار بزرگی برای شرکت بود.

پنجشنبه کل بعدازظهر و شب رو خوابیدم انقدر که خسته بودم و هفته پیش تقریبا هر روز تا چند ساعتی بیشتر مونده بودم شرکت، شنبه هم به خاطر جلسه باید میومدم شرکت ولی دیگه یکشنبه و دوشنبه رو مرخصی گرفتم که حال و هوایی تازه کنم، جمعه به خاله سارا و عمو احمدم گفتم که برنامشونو آماده کنن که یکشنبه صبح زود بریم شمال و چند ساعتی لب دریا باشیم و بعد برگردیم تهران. همه چیز هم با خودمون ببریم که نخوایم خریدی کنیم یا پیاده بشیم.

بابا مسعود هرچی شنبه زنگ زد که مرخصی بگیره یا نه، گفتم نمیدونم و دیگه ظهر بود که با خاله حرف زدیم و تصمیممون برای نرفتن قطعی شد. دیدیم به ریسکش نمی ارزه و اینکه ما واقعا در برابر جون خودمون و بابایی و مامانی مسئولیم.

خلاصه دلم میخواست پارکی جایی ببرمت ولی بازم نتونستم خودمو راضی کنم، این شد که با خاله و غزل راه افتادیم رفتیم خونه بابایی و مامانی و تا شب اونجا بودیم و به شماهم کلی خوش گذشت و با بابایی حسابی بازی کردی. آخر شب هم چون خاله فردا صبح زود کار داشت برگشتیم خونه.

این روزها هم میگذره و یه روزی از شر این ماسکها و دلزدگی قرنطینه راحت میشیم، اما چیزی که این روزها خیلی خوب دستم اومد عیار آدمها بود، انقدر آدم مدعی فهم و شعور دیدم که از کافه و رستوران رفتن و مسافرتو و مهمونی و گشت و گذارشون نگذشتن و انگار که نه انگار بودن.

امیدوارم هرچه هست زود بگذره و این روزهای سخت داغی بر دل کسی نذاره و غم به خونه کسی نیاره.

الهی همه چه اونها که رعایت میکنند و چه اونها که نمیکنند سلامت باشن و واقعا برای هیچ کسی بد اتفاق نیافته.

هرچند که این مریضی و همین دو خط پروتکل مثلا بهداشتی نشون داد که خیلی جاها دلیل عقب ماندگی خودمونیم، ماهایی که یاد نگرفتیم به قانون احترام بذاریم.

پسرم یادت باشه در هرجایی که هستی باید به قوانینش احترام بذاری چه دوست داشته باشی و چه دوست نداشته باشی.

تنت سلامت و فکر و ذهن بد ازت دور...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)