سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

بابا پول بده

1398/11/11 15:35
نویسنده : مامان ساناز
157 بازدید
اشتراک گذاری

بابا مسعود روزهای پنجشنبه که از مشاور میاد و بعضی شرکتها بهش پول نقد میدن، به شما پول میده تا بندازی تو قلکت و پس انداز کنی.

چند وقت پیش مامان ساناز برات یک قلک خرید تا کم کم پس انداز کردن رو یاد بگیری و تا قلک رو بهت دادم، پول هم بهت دادم و یادت دادم چطوری توش پول بندازی.

حالا دیگه عادت کردی پنجشنبه ها تا بیدار میشی و بابارو میبینی میگی بابا پول بده.

امروز صبح هم که از خواب بیدار شدی به بابا گفتی پول بده، بابا بهت گفت چرا پول بدم گفتی سرکار بودی، بابا گفت من که سرکار نبودم گفتی چرا ما خواب بودیم رفتی سرکار. خلاصه که بابا مسعود رو مجبور کردی روز جمعه ای که سرکار هم نرفته بود به شما حق مشاوره بده بعدم با بابا رفتی قلکتو آوردی و انداختی توش.

بابا ازت پرسید پول میخوای برای چی؟ گفتی جمع کنم واسه آبجیم اوونه(خونه) بخرم.

یعنی من و بابا هنگ مونده بودیم. به خدا حیرون می مونم اینارو از کجا میاری. یعنی یه جوری حس ادای دین و مهربونی به آبجیت داری که به آدمهای حقیقی زندگی نداری، هرروز حال و احوالشو می پرسی براش تعریف میکنی چیکار کردی.

اینم که امروز که میخوای پولاتو جمع کنی واسش خونه بخری. خوشبحال آبجیت آقا سورنا که داداش به این گلی داره.

هفته پیشم با مامانی و خاله رفته بودی دکتر مامانی که میخواسته پول بده یک کارت ویزیت از جیبت در آورده بودی و گفته بودی من بدم بعدم رمزتو به خانوم منشی گفته بودی.

مامانی میگفت بعدش که منتظر نشسته بودید تو مطب خیلی ناراحت بودی و به مامانی با بغض گفته بودی موجودیم تموم شد. خاله گفته بوده عیب نداره مامانت دوباره برات پول میریزهگفتی نه الان تموم شده پول ندارم. مامانی هم دوباره کارتتو گرفته بود برده بود داده بود خانوم منشی گفته بود پول پسرمو برگردون بعدم خانوم منشی کارتتو برات آورده بود و گفته بود بفرمایید برگردوندم.

بعدش حالت خوب شده بود. 

الهی دورت بگردم عشق من که هرجا هستی حال همه خوبه.

الهی تنت سلامت و چشم بد ازت دور باشه نُقل مامان.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)