رنگها به انگلیسی
هفته پیش دو رنگ آبی و قرمز رو به انگلیسی بهت یاد دادم.
بعدش با بابا رفتی حمام و وقتی اومدی بابا رنگهای زرد و سبز رو هم بهت یاد داده بود.
پنجشنبه وقتی مامانی رو برداشتیم و داشتیم میرفتیم خونه خاله به خاله گفتم جلو آرکید نگه داره و برات به خاطر یادگیری رنگها جایزه خریدم.
البته تا مامان خرید کنه و بیاد غزل سفید و مشکی رو هم باهات کار کرده بود.
چند شب پیش هم جم جونیور آموزش خمیر بازی داشت و شما هم خمیر خواستی وقتی فهمیدی خمیر نداری زدی زیر گریه، بابا مسعود یادش افتاد که یه جایی خمیر دیده بوده خلاصه فکر کردیم و یادمون افتاد یه تعدادی خمیر گل چینی داریم.
رفتم برات آوردم و کلی خمیر بازی کردیم، در حین بازیم میگفتی مامان خمیر اینا آلودست خمیر من اوبه(خوبه) اودت(خودت) درست کردی.
منم تصمیم گرفتم برات این ست دندون پزشکی رو بخرم.
که هم خمیر بازی داشت و هم وسایل دنداپزشکی.
مبارکت باشه پسرگل و باهوش من.