سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

هدایای تولد سه سالگی

1399/4/14 21:54
نویسنده : مامان ساناز
192 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از داستان تولد سه سالگی و عکسای قشنگت هدیه های تولدتم بمونه اینجا به یادگار.

امسال تولدت برعکس پارسال که همه هدیه هات پول بود، کلی کادو داشتی.

البته پارسال هم مامانی و خاله ازم پرسیدن که برات کادو چی بگیرن ولی انقدر ذهنم درگیر بود و کار داشتم نتونستم چیزی پیشنهاد بدم. امسال دیگه مامانی و خاله زرنگ شده بودن خودشون دست به کار شده بودن.

مامانی مریم و بابایی برات یک ست کت و شلوار و پیراهن و کفش خریده بودن.

کت و شلوار و کفش که از برند محبوب مامانی بود که دیگه فکر کنم خونه ما به خودی خود در بخش پسرانه یک شعبه سالیانه.

انقدر که مامانی برات از اونجا چیز خریده و الانم دیگه مامان ساناز عاشقش شده و هر چی نیاز داری از سالیان برات میخره.

**یعنی با این کادو من که کلی حال کردم چون دیگه برای خرید شب عید راحتم.

عزیز فریده هم برات یک چادر سرخپوستی خریده بود.

اما بگم برات از کادو خاله سارا، ما سال پیش برای خرید پوتین برات خیلی برو بیا کردیم. بعد از تولدت به خاله گفتم خیلی پوتینی که خریدی خوشگل بود خاله گفت فامیل یکی از دوستام از ترکیه جنس میفرسته وقتی بهم گفت منم از پیجش این پوتین و شلوار جین رو انتخاب کردم که برای سورنا بیاره سایزشم بزرگ گرفتم که دیگه خیالم راحت باشه. این هدیه ها که به دست خاله میرسه و خیالش راحت میشه که مشکلی تو ارسالشون نیست، برات یک پیراهن اسپرت هم سفارش میده که به این ستی که خریده بخوره، اما دیگه مرزها بسته میشه و پیراهنت نمیرسه، خاله گفت هفته پیشم دوباره کلی پیگیری کردم ولی خانومه گفت منم بی تقصیرم مرزها بسته شده، بنابراین بخشی از هدیه خاله هنوز مونده که نمیدونم دیگه مرزها باز شه و بیاد اندازت باشه یا نه، که البته چون خاله بزرگتر سفارش داده ان شالله اندازت هست.

امیرعلی هم برات یک ماشین آتش نشانی هدیه آورده بود که تا کادوشو باز کردیم و من دیدم ماشین آتش نشانی بهت گفتم سورنا ماشینه مارشاله، آخه مارشال هاپوی مورد علاقه شما در سگهای نگهبانه، کلی ذوق کردی.

عمو محمد و زنعمو مونا هم پول هدیه دادن.

عمه مریم و عمو امیر و آرمان و آرمین هم یک کارت هدیه بهت دادن.

آبجی غزل هم مثل هرسال برات جداگانه هدیه خریده بود، اونم یک جفت دروازه و توپ که همون لحظه سرهمش کردید و شروع کردید وسط تولد بازی کردن.

مامان ساناز هم پارسال که داشت هدیه تولد امیرعلی رو میخرید انقدر برای خرید کوله و کیف غذا درگیر شد و پرس و جو کرد که تصمیم گرفت همزمان برای شما هم خرید کنه و برات یک کوله و کیف غذا خرید که تولد امسال بهت هدیه بده و ان شالله مهد کودک رو شروع کنیم که ویروس کرونا اومد و کل دنیا رو گرفت.

اما هدیه بابا مسعود با دردسرهاش...

عمه مهناز برای جشن سیسمونی برات یک اسکوتر خوشگل آبی رنگ آورده بود، چند وقت پیش که دیدم اسکوتر دوست داری آوردمش و به کمک بابایی سرهمش کردیم، اما چون جلوش تک چرخ بود نمیتونستی درست تعادلت رو روش حفظ کنی و می خوردی زمین.

بابایی هم تا شب خوابیدی برد قایمش کرد و گفت جون بابا دیگه اینو بهش نده و بعد از اونم هر روز که زنگ میزد، کلی سوال و جوابم میکرد که مطمئن بشه ازش استفاده نکردی.

برای تولدت به بابا گفتم برات اسکوتر بخره بابا هم گفت پس این اسکوتری رو که داره ببر شرکت و بده همکارت ببره برای خانه مهر.

چند روزی سرچ کردم و بالاخره اسکوتری که میخواستم پیدا کردم و به همراه بابا و مامانی رفتیم منیره اما هر چی بیشتر گشتیم بیشتر ناامید شدیم. از هر کی می پرسیدیم میگفتن دیگه نمیاد پیدا نمی کنید.شما هم که به ذوق خرید اسکوتر اومده بودی هرچی میدیدی میگفتی همین خوبه بخرید.

 آخر به بابا گفتم ببینه مال امیرعلی رو عمو از کجا خریده شاید ماهم بتونیم اون مدلی که میخوایم اونجا پیدا کنیم.

بابا به عمو زنگ زد و تونست یک اسم پیدا کنه و با پیگیری اون اسم رسیدیم به آواسنتر و از طریق واتس اپ و بادیدن عکس و واریز اینترنتی پول همون شب اسکوتر رو برات فرستادن و دقیقا چیزی بود که دیده بودم یک اسکوتر مشکی دلبر.

دلم میخواست همه کسانی که هر سال برای تولدت پیشمون بودن رو دعوت کنم اما به خاطر کرونا و سلامت عزیزانمون مجبور بودیم خیلی رعایت کنیم.

خاله شعله روز تولدت به خاله زنگ زده بود و مبلغی واریز کرده بود که خاله بهت هدیه بده.

خاله مریمم دیروز اومده بود خونه عزیز و به بابا مسعود زنگ زد و یک لحظه اومد جلو در دیدیت و این ماشین خوشگلو بهت هدیه داد.

پسر مهربونم، عزیزکم خداروشکر میکنم که انقدر آقا و گل هستی که همه دوست دارن، از شب قبل از تولدت همه زنگ زدن و تولدت رو تبریک گفتن، الهی هر چه زودتر شر این ویروس کرونا از زندگیهامون کم بشه و بتونیم دوباره روزهای خوبی کنار عزیزانمون سپری کنیم.

پسندها (1)

نظرات (0)