سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

مادرانه*به زندگی هم وَر نریم

1399/6/10 23:38
نویسنده : مامان ساناز
171 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی بعضی حرفهارو بارها و بارها میشنوی اما فقط یکبار یه جوری گوشت رو مینوازه که از همونجا مستقیم روی مغزت اثر می‏ذاره و بهش باور پیدا میکنی.

امروز اتفاقی یک ویدئو دیدم از حسن آقامیری.

کاش انقدر مزاحم هم نبودیم...

رو مخ هم نبودیم...

رو اعصاب هم نبودیم...

انقدر ور نمیرفتیم بهم...

اجازه میدادیم یه سکوتی دنیارو بگیره...

یه دو دقیقه فکر کنیم...

بعد قشنگتر زندگی میکردیم...

خیلی رو مخ همیم خیلی...

خیلی ور میریم به زندگی هم...

خیلی وقت همو میگیریم...

و دارم فکر میکنم چقدر به این سکوت نیاز دارم، به اینکه حرفی نشنوم که بخوام براش جواب آماده کنم، به اینکه سوالی ازم نشه که بخوام بهش پاسخ بدم، به اینکه...

که چقدر زیادن این به اینکه ها...

و برای همه اینهامقصرخودمونیم...

شاید نیاز به یک فلش بک اساسی داریم برای اینکه یه جور دیگه زندگی کنیم و مهمتر اینکه یادبگیریم برای خودمون زندگی کنیم.

اینکه به زندگی هم ور نریم یعنی یه اتفاق بزرگ تو زندگی همه.

من چی دارم چی ندارم به خودم مربوطه

تو چه خوشبختی چه نیستی به خودت مربوطه

من چاقم یا لاغر به خودم مربوطه

تو خوشگلی یا زشت به خودت مربوطه

من سن ازدواجم گذشته به خودم مربوطه

تو چرا بچه نداری به خودت مربوطه

و...

 اینکه سرمون تو زندگی خودمون باشه و این همه دنبال چرا و چرا تو زندگی هم نباشیم زندگی رو قشنگ تر میکنه.

نازنیم، آرزو میکنم زندگیت همیشه زیبا و پررونق باشه.

تنت سلامت، نگاه مهربان خدا مهمان تک تک لحظه هات و چشم و فکر بد ازت دور.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)