سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

کارنامه پیش دبستان

1401/11/24 15:43
نویسنده : مامان ساناز
57 بازدید
اشتراک گذاری

مدرسه از چندروز پیش اعلام کرد که برای گرفتن کارنامه 11 بهمن بین ساعت 3 تا 5 مراجعه کنیم، چون اصلا دلم نمیخواست پرسنل مدرسه رو ببینم به بابا گفتم صبح که شمارو میرسونه مدرسه کارنامه رو هم بگیره کی هم به بابا گفتم اینو بگو اونوبگو بقیه شهریه رو هم فعلا نده و ...

بابا صبح زنگ زد شاد و خوشحال کارنامتو برام خوند بعدم گفت شهریه رو هم کامل دادم و از نظر خودش مواردیم که صلاح دیده بود خیلی ملو با مسئولین مدرسه مطرح کرده بود...

یعنی فقط نمیفهمیدم من چرا انقدر حرص میخورم و این موضوعاتی که انقدر برای من مهم و جدیه برای بابا مسعود انقدر پیش پا افتاده و کم اهمیته.

بالاخره هرجوری هست باید امسال رو سپری کنیم.

پسر نازنینم این چهارماه باهم روزهای پرفراز و نشیبی رو سپری کردیم بین تمام مشکلاتی که این روزها باهاش دست و پنجه نرم میکنیم داستان مدرسه رفتن شما ذهن هممون رو درگیر کرده بود، هرچند همه رفتارهات کاملا طبیعی بود چون اولین بار بود که محیط اجتماعی رو تجربه میکردی، بهرحال گذشت، الان هر روز از اتفاقات مدرسه برامون میگی ازدوست پیداکردنات، قهر و آشتیات، حساسیت برای تشکیل تیم فوتبال و یارکشی و ... و اینا همه برای ما خوشحال کننده است که داری خودت رو در محیط اجتماعی کوچکت پیدا میکنی.

این لوح رو همراه کارنامت داده بودن بابا لوحت رو که نشونم داد برگشتم به روزهای مدرسه خودم یک عالمه از این لوحای تقدیر داشتم... عزیزدل مامان برات بهترینها رو از خدا طلب میکنم، الهی همیشه در هر مسیری که قدم میذاری بهترین باشی.

الهی شکر، تنت سلامت، چشم و فکر بد ازت دور.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)