کار خوب

خیلی سال هست که شرکت مامان به یک مرکز خیریه تو کرج که از کودکان بی سرپرست نگهداری میکنه کمک میکنه، برای همین مامان ساناز هم بیشتر نذرهاشو برای همین مرکز ادا میکنه و معمولا اسباب بازیهای شما هم بدون اطلاعت به این مرکز انتقال پیدا میکنه.

اما این بار چون دیگه بزرگ شدی و بهتر بود خودت هم بعضی چیزها را یادبگیری با خودت مطرحش کردیم.

روزی که دو چرخه ات رو خریدیم بهت گفتم سورنا حالا که دیگه دوچرخه داری و چرخ قبلی برات کوچیک شده و قابل استفاده نیست بهتر بدیمش به کسایی که بابا و مامانشون نتونسته براشون چرخ بخره و با اینکار خوشحالشون کنیم.

اول یکمی ناراحت شدی ولی بعد گفتی باشه مامان هر کاری دوست داری انجام بده منم دوباره برات توضیح دادم که چه کسایی قراره ازش استفاده کنن و در نهایت گفتی من مشکلی ندارم ببرش.

با رانندم صحبت کردم و ازش اجازه گرفتم که چرخ رو با ماشین ایشون تا شرکت ببریم و ایشون هم در این کار خیر شریک باشن، هم سرویسی مامان هم قرار شد اونروز جلو بشینه تا از فضای پشت ماشین استفاده کنیم.

خلاصه چرخ رو به شرکت رسوندیم عمو حاتمی که محبوب بچه های مرکز هستند سه چرخه رو بردند و تحویلشون دادن و گفتن خیلی بچه ها خوشحال شده بودن و مسئول مرکز هم تشکر کردن.

منم خیلی خوشحال شدم از کار خوبی که با هم انجام دادیم.

پسر نازنینم ممنونم که با قلب کوچولوت از چیزی که دوسش داشتی گذشتی و تو شادی بچه های هم سن و سال خودت شریک شدی.

 این سه چرخه هدیه خاله سارا برای اولین سال تولدت بود.

امیدوارم بهترین ها سهم قلب مهربونت باشه پسرگلم.