اولین اقدامات برای چهار دست و پا رفتن
امشب مامانی و خاله سارا رفته بودن برای مراسمی که به مناسبت هفتم نه نه برگزار شده بود و من و غزل و آقا سورنا به اتفاق بابایی خونه بودیم.
آقا پسری رو به زور کالی بالش و تشک نشوندیم در تشک بازی که با عروسکاش مشغول بازی شه و مامان و غزل هم داشتن ریاضی کار می کردن، که دیدیم پسرجان در حالا تقلا و تلاش و به اندک زمانی سعی تونست خودش رو برگردونه و روی شکم قرار بگیره.
اینم یک تلاش دیگه برای طی تکامل.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی