سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

تو آمدی، ارزشمندترین هدیه خدا

 تو آمدی تا با آمدنت بهشت پروردگار برایم معنا شود. تو آمدی تا عظمت پروردگار را برایم به تصویرکشی و من عاجز شوم از سپاسش، از شکرش... مگر می شود تو در من رشد داده شدی و حالا از من از درون من متولد می شوی تا دنیایم را معنایی دیگر ببخشی. تو آمدی دردانه ام، عشقم، حیاتم، حس وجودت، لمس حضورت قابل توصیف نیست. یکم تیر ماه فرا رسید، بابا مسعود صبح زود برای آخرین امتحان دوره فوق لیسانس راهی قزوین شد، منم بعد از رفتن بابا فشارم رو گرفتم که یک بار 17-10 و یکبار هم 16-9 بود واسه همین مامانیو  بیدار کردم تا بریم بیمارستان. مامانی صبحانه رو آماده کرد و بعد از خوردن صبحانه دوباره فشارم رو گرفتم و یه کم پایینتر اومده بود. به مامانی...
1 تير 1396