سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

عالیجناب عشق

1398/2/9 10:27
نویسنده : مامان ساناز
689 بازدید
اشتراک گذاری

بله این روزها صدات میکنیم عالیجناب عشق، شیرین عسلم.

دلبریهات ما رو دیوونه میکنه.

دیروز از خونه خاله که اومدی بعد شیر خوردن رفتی سراغ ویترین گوشه پذیرایی محکم کوبیدی به شیشش. بابا چند بار گفت نکن اما محکمتر زدی، بابا مسعودم گفت باشه پس من میرم گفتی برو.

 بابا گفت میرما گفتی برو برو

هم میخوایم جدی باشم هم از رفتارای تو خندمون میگیره این موقع ها.

بابا هم لباس پوشید و از در رفت بیرون تازه پشتش دویدی در رو هم بستی.

گفتم بابا رفتا گفتی آها

گفتم صداش کن بیاد در رو باز کردم، گفتی باب باب گفتم باب چیه بگو بابا اما دوباره گفتی باب باب.

دیروز زده بودی تو کار خلاصه سازی، آخر شبم به من می گفتی مام مام.

کلی خندیدم عالیجناب عشق مامان ساناز و بابا مسعود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)