سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

تولد 35 سالگی مامان ساناز

1397/12/28 23:55
نویسنده : مامان ساناز
1,662 بازدید
اشتراک گذاری

آخرین تلاش ها برای پایان خوش سال.

خداروشکر بابا مسعود امروز رو تعطیل بود، چون خاله می خواست کارهاشو تموم کنه و نمی تونست سورنا رو نگه داره و مامان ساناز هم که باید روز آخر برای کنترل کارگاه ها حتما می رفت شرکت.

مامان با سرعت هرچه تمام کارها رو جمع و جور کرد و بعد از ناهار راه افتادیم به سمت خونه و ساعت 2 خونه بودیم، سریع آماده شدیم و با بابا مسعود رفتیم برای خرید شیرینی و آجیل و البته کیک تولد مامان، خونه که اومدیم مامان ساناز بدون هیچ معطلی رفت تو آشپزخانه و آقا سورنا هم خوابید پیش بابا، تا بعد از ظهر که بخوایم بریم خونه بابایی کارهای آشپزخانه هم تمام شده بود و دیگه یک سری خرده کاری های کوچیک موند.

 راه افتادیم به سمت خونه بابایی واسه مراسم ویژه شب چهارشنبه سوری.

مامانی مریم هم که مثل همیشه سبزی پلو و ماهی ویژه چهارشنبه سوری رو آماده کرده بود بعد از رسیدن ما خاله اینا هم اومدن و همه رفتیم پشت بام که در مسیر علی و سحر و زنعمو هم بهمون اضافه شدن. دو ساعتی بالا بودیم و بعد هم شام  و مراسم تولد مامان ساناز.

حس خوب اسفند حس خوب آخرین روزهای سال و شکر عظیم به درگاه خدایی که یک سال دیگه چشم ازم برنداشته و حواسش شش دانگ بهم بوده.

خدایا ممنونم به خاطر سایه مهربانی پدر و مادرم به خاطر خواهرم همسرم و عشقی به نام سورنا که دربغلم نشسته.

ممنونم به خاطر سلامتیم.

خدایا شکرت.

ممنون از این همه نعمت عظیم که در کنارم قرار دادی.

خدایا شکرت.

ممنون از همه مسیرهای زیبایی که هر لحظه و هر روز در مقابلم گشودی.

و بازهم دعای سلامتی برای همه عزیزانم و آغاز سی و ششمین سال زندگی.

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان آیسلمامان آیسل
20 بهمن 98 16:29
تولدتون مبارک ..منم قراره 35 سالمو تموم کنم
مامان ساناز
پاسخ
پیشاپیش تولد شما هم مبارک