سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

واکسن شش ماهگی

1396/10/6 9:33
نویسنده : مامان ساناز
1,046 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارشنبه بود، از قبل از منشی دکتر وقت گرفتیم و مامان هم زودنر اومد خونه و به اتفاق خاله سارا رفتیم مطب.

شما که همیشه پسر خوش اخلاقی بودی و حتی موقع معاینه دکتر هم می خندیدی و خوش رو بودی نمی دونم چه اتفاقی افتاده بود که حتی زمانی هم که خانم پرستار می‏خواست قد و وزن بگیره گریه میکردی.

یک کم که آروم شدی صدامون کردن داخل اتاق و به محض اینکه قطره فلج اطفال رو خانم پرستار به شما داد دوباره گریه های آقا پسر موش موش ما شروع شد و بعد هم واکسن ها یکی پس از دیگری در ران پا.

انقدر گریه کردی که دل من و خاله هم کباب شده بود و اصلا آروم نشدی سه بار رفتم تو اتاق دکتر و اومدم بیرون تا بتونم سوالاتم رو بپرسم. وقتی رسیدیم خونه خاله به اتفاق مامانی و بابایی رفتیم خونه خودمون، عزیز هم شب اومد بالا تا همه نوبتی مواظب شما باشیم.

شب تا صبح رو نا آروم بودی، مدام گریه کردی، نزدیکای ظهر بود که خاله اومد دنبالمون تا بریم خرید بعد هم بریم خونه خاله، من و شما و غزل تو ماشین موندیم تا مامانی و خاله خریداشونو بکنند و بعد هم ما پیاده شیم ولی انقدر تو ماشیتن بی تابی کردی و یهو داغ شدی که تمام لباساتو از تنت درآوردم و به غزلی گفتم که خاله و مامانی رو صداکنه تا زودتر بریم خونه.

بعد از ناهار مامانی و خاله سارا سورنای منو نگه داشتن تا مامان کمی استراحت کنه ولی انقدر بدقلقی کردی و گریه که اصلا نتونستم بخوابم، بعدازظهر باهات بازی می‏کردم که دستمو بردی تو دهنت و متوجه یه چیز تیز شدم، آروم دست کشیدم به لثت و دیدم یکی از دندونهات در آومده و تازه فهمیدیم بی تابی این دو روز گل پسرم بیشتر از واکسن برای دندونش بوده.

آقا سورنای گل من در ششمین ماه و ششمین روز زندگیش صاحب اولین مروارید شد.

مبارکت باشه نازنین پسرم.

ان شالله همیشه دندونهات سالم باشه و از خوردن غذاهای لذیذ لذت ببری.

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان مریممامان مریم
21 آذر 97 14:11
مبارک باشه دندون دراوردن پسرتون به سلامتی ایشالا❤💐