سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

واکسن 18 ماهگی

1397/10/8 9:23
نویسنده : مامان ساناز
178 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه مرخصی گرفتم تا در کمال آرامش واکسن بزنیم و بعدهم دو روزی کامل پیش پسرک جانم باشم تا اذیت نشه.

از اونجایی که سورناخان مامان شب چندین مرتبه بیدار شد و نذاشت خیلی خوب بخوابیم صبح بیست دقیقه به ده بودکه بیدار شدیم و تا صبحانه خوردیم و آماده رفتن شدیم ساعت 10:30 هم گذشت.

البته یک صبحانه پرماجرا مثل  همه روزهایی که من خونم و سورنا میلی به خوردن چیز دیگه ای جز مه مه نداره، خلاصه سورنا بدو مامان ساناز بدو و دریکی از همین کش و قوسها انقدر تلاش کردی تا دستت از دست من ول شد و کنار سرت خورد به پله جلو اتاقها.

بعدهم یک ربعی طول کشید تا حاضر شدیم و اومدیم بیرون و سوار اسنپ شدیم.

تو ماشین بابا جلو نشست و من و سورنا عقب و مامان سورنا رو نشوند روی صندلی یک ربعی راه رفته بودیم که سورنا خواست بیاد بغل مامان اول فکر کردم شیر میخوای تا اومدم آماده بشم  شروع کردی سرفه کردن و بعد هم تهوع شدید.

تمام جون مامان با لقمه های نون و پنیر پوشانده شد.

بابا مسعود هم گفت این تهوع در اثر ضربه ای که به سرش خورده باید بریم بیمارستان عکس بگیریم.

منم حالم خراب، خلاصه به خاله سارا زنگ زدم و خاله هم گفت ببریدش دکتر ولی تا قبلش هوشیاری و مردمک چشمش رو نگاه کنید با اصرار من که چیزی نیست و یه ماشین گرفتگی سادست دوباره اسنپ تغییر مسیر داد و در مسیر انستیتو قرار گرفت.

اونجا که رسیدیم به خانم دکتر مقیم توضیحات رو دادیم و پرسید بیهوش نشده و یا گیج نبوده گفتیم نه، خواست کبودی سرت رو ببینه که گفتیم اصلا کبود نشده، گفت پس چی میگید برید که خداروشکر هیچی نشده.

با بابا اومدیم اتاق واکسن، واکسن این دوره حسابی خفن بود هم دست، هم پا و هم خوراکی.

به بابا گفتم پیش خودت بشینه که من دلشو ندارم و بابا بغلت کرد و خانمی هم که اونجا بود سریع واکسنها رو آماده کرد اول دست و بعد خوراکی و در اخر هم پا.

دیگه کلی گریه کردی، سریع از اتاق اومدیم بیرون، بابا اسنپ گرفت و از انستیتو یک راست رفتیم خونه.

خداروشکر واکسنت خیی اذیتت نکرد البته که پا درد داشتی و تا میخواستی راه بری میگفتی آی آی. یا پاتو بالا نگه میداشتی یا منشستی پاتو دراز میکردی. چند روزی این جریانات ادمه داشت و بعد هم خدارو شکر خوب شدی.

اینم از واکسن پرماجرای هجده ماهگی.

الهی همیشه تنت سلامت و دلت شاد باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)